ایام حج است و کم کم حجاج عزیز کشورمون  جهت انجام فریضه واجب الهی، حج تمتع، به سرزمین وحی اعزام می شوند. ان شاء الله که با حجی مقبول و سعیی مشکور و با دلی آکنده از عشق به خدا به وطن بازگردند.

سوالی که برایم پیش اومده و ممکن است برای شما هم پیش اومده باشه اینه که 1. آیا واقعا حاجی مهمان خداست؟! 2. آیا حجاج همه مهمان خدا و دعوت شده از طرف او هستند؟!

در مورد سوال اول که هیچ شکی نیست که حاجی مهمان خداست همانطور که امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: مردم به گزاردن حج فرمان یافتند تا به مهمانی خدای عزوجل وارد شوند. (صهبای حج/ص67)

اما در مورد سوال دوم آیا واقعا همه حجاج دعوت شده از طرف خداوند هستند؟! در روایتی داریم که امام سجاد علیه السلام در میقات که حجاج لبیک می گویند تا مُحرِم شوند مردم دیدند ایشان رنگ چهره شان تغییر کرده و لبیک نمی گویند. پرسیدند چرا لبیک نمی گویید؟! فرمودند: می ترسم بگویم لبیک و خداوند در جواب بگوید: لالبیک و لاسعدیک...

همین روایت هم در مورد امام صادق علیه السلام نقل شده است. با توجه به این روایت مشخص می شود که همه حجاج از طرف خدا دعوت نشده اند. چگونه ممکن است خدا مردم را دعوت کند و لبیکشان را لالبیک پاسخ گوید؟!

روایت دیگری از ابوبصیر نقل شده که میگوید: در یکی از سالها که به حج مشرف بودم در محضر امام باقر علیه السلام با تعجب گفتم: چه بسیارند زائران و چه ناله ها دارند، ما أکثر الحجیج و أعظم الضجیج! امام باقر علیه السلام فرمود: حاجیان اندکند ولی ناله و فریاد بسیار است. ما أکثر الضجیج و أقلّ الحجیج. ابوبصیر می گوید آن گاه آن حضرت دست مبارک خویش را بر چشمانم کشید؛ در این حال آن جمع را حیوانات گوناگون دیدم که تنها انسانهای معدودی در میان آنان بودند. (صهبای حج/ص 336)

از طرفی، حج یک ظاهری دارد و یک باطنی! ظاهرا حج همان اعمال و مناسکی است که زائران انجام می دهند و ملاک اکثریت مردم هم همین است که با انجام این اعمال، بتوانند حج گذاشته و حاجی شوند ولی آنچه اصل است رسیدن به اسرار و باطن حج است. همانطور که وقتی فردی به نام شبلی از اعمال حج باز می گشت امام سجاد به او فرمود: پس تو به میقات نرفته ای ... و احرام نبسته ای!

اینکه مردم از شرق و غرب عالم، گروه گروه، هرساله به حج مشرف می شوند باتوجه حفظ ظاهر همین اعمال و کعبه نیز برای قیام و قوام مردم قرار داده شده. امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند در حج اجتماع مردم را از شرق و غرب قرار داد تا یکدیگر را بشناسند .... و به آثار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و اخبار او پی برند تا یادآوری شود و به دست فراموشی سپرده نشود. و همچنین درجواب فردی که از مردم نقل کرد:کسی که حج واجب خود را به جا آورده، می تواند برای سالهای بعد به جای حج، صدقه و صله دهد و برای او بهتر است! فرمود: دروغ گفتند، اگر مردم چنین کنند این خانه تعطیل می شود، حال آنکه خدای سبحان کعبه را برای قیام و قعود مردم قرار داد. إن الله عزوجل جعل هذا البیت قیاما للناس.(صهبای حج/ص 66 و 67)

پس اینگونه برداشت می شود که همه حاجی واقعی نیستند و سرّ قبولی حج آنها، طبق حدیثی که نقل می شود، همان ولایت است.

امام سجاد علیه السلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم که حاجیان در منا حضور دارند خداوند سبحان بر ملائکه افتخار می کند و می فرماید: اینان بندگان من هستند که از راه های دور و نزدیک با مشکلات بسیار به اینجا آمده و بسیاری از لذتها را بر خود حرام کرده و بر شنهای بیابانهای عرفات و منا خوابیده و این چنین با چهره های غبارآلود در پیشگاه من اظهار عجز و ذلت می کنند. اینک به شما اجازه دادم تا سرایر آنان را ببینید. آنگاه ملائکه حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه می شوند.

ملائکه می بینند که قلب عده ای بسیار سیاه است و دودهای سیاه از آنها بر می خیزد. خداوند به ملائکه می فرماید: اینان کسانی  هستند که پیامبر را راستگو نمی دانند و در اموری مانند جانشینی امیرالمومنین علی علیه السلام می گویند: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از نزد خود این کار را کرده است! آنها بین قرآن و عترت جدایی انداخته و بعضی از امور را نمی پذیرند. (صهبای حج/ص416 - 417)

راز قبولی حج، همان ولایت است و کاملتر آن است که بگوییم: ولایت، سرّ همه اعمال است.

پ.ن: بعضی ها حاجی نیستند می روند و شاید لالبیک و لاسعدیک تحویل می گیرند و بعضی بی لیاقتها هم مثل من هستند که هنوز مشرف نشده لالبیک شنیده ام :(

پ. ن: فکر نمی کردم اینقدر این مطلب طولانی بشه هرچند همین هم ناقص تمام شد.

پ. ن: چی می خواستم بنویسم، چی نوشتم!!! خورده نگیرید دیگه :)